هر کسی دیوانه عشقت نشد؛ عاقل نشد
غیرِ نوکرهایت آقا، «کُلُّهُم لا یَعقِلون»
خداوند سبحان؛ سید شهیدان اهل قلم، حاج مرتضی آوینی را بهشتی کند که معرفتش از اربعین، زیارت؛ آغاز و فرجامش را چنین به قلم روح نوشت که:
«برای رخداد بیمرگ عاشورا و اربعین؛ تکرار هرساله آن حکایت دیگری است از عشق و دلدادگی شیعیان... با این ایمان و یقین مگر میتوان برای حماسه حسین و باورمندان آن پایانی اندیشید؟...»
این همان معجزه مکتب عاشوراست که پایانی ندارد و گشودگی دفترش تا هستِ همیشگی هستی جهان و ظهور قائم حجتش(عج) استمرار دارد...
زائر و سالک و موکبدار عاشقان عاشقانههای نهضت حسین! سجادهنشین لحظههای سرخ عبادت، دستی بیاور و برآور و سینهام را عاشوراییتر کن!... میخواهم پس از چهل وادی رنج و گریه؛ نام تو مستی فضای دقایق عزایم و لحظات و روزهای به انتظار نشسته منتظران اربعین بعدی باشد...
پایان و وداع شرجی گونهها با صحرای تفتیده نینوا و سالار کربلا؛ آغاز دلدل کردن شتاب ثانیهها تا رسیدن عاشورای دیگر و گشودن دفتر سفر ۴۰ روزه در مسیر نوشیدن خُم خُمخانه سلوک سیره و سیمای حسین بر سالک اوست...
اشکهای این لحظات آخر مواکب و موکبداران در غروب غم گرفته اربعین، حکم شرجی فقدان حسین و ۷۲ پرستوی عاشقش نیست... که آبیاری کردن قدوم زائران برای بازگشت و برگشتی دوباره و دوباره و دوباره در مسیر پیادهراه اربعین است...
به پایان آمد این دفتر «عزایت» همچنان باقیست
برای نوکرت هر روز عاشورا و هر جا کربلا باشد
تصویربرداری و تدوین از حامد عبدلی
روایت از امین خرمی